اینجا یا تهران ...وای بر من
اکتبر داره نمره بیستش رو می گیره...یواش یواش و بی صدا
اما من با یاد تو تو همون امتحان خرداد خودمون موندم...
نمی دونم ردی هستم یا قبول...اما خیلی دلم می خواد تو این درس چند بار تجدید بشم...
من عاشق این درس شدم...انگار شوخی شوخی نمی تونم از فکرت بیام بیرون
اکتبر یخبندون اینجا انگار برام خرداد دربنده...شاید هم تیرماه توچال...شاید هم سیزده بدر کن سولوقون
اینجا و انوجا نداره...هر جا هستم با توام...حتی وسط برف ها...داغ داغ از تو و یاد تو...
فقط تو و یاد تو
تو و نگاه های مهربونت
تو و تنهایی هام
تو و من یک بار با هم بودنمون
تو رو به خدا می سپارم
و خود را به نیز همین طور اما آغشته به یاد تو....صدایم کن